آیا اهل سنت در عصمت اولی الامر اختلاف دارند؟



قبل از مطالعه پیشنهاد می شود به پرسش و پاسخ نظر شیعیان و اهل سنت درباره واژه اولی الامر در آیه 59 سوره نساء چیست؟ مراجعه کنید.

پاسخ اجمالی

آیه 59 سوره نساء مشهور به آیه اولو الامر:

« يا أَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُ‏ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فىِ شىَ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلىَ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ ذَلِكَ خَيرْ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً »


1) آیه شریفه ما را به اطاعت از سه نفر دعوت کرده است ولی با دو لفظ أَطِيعُواْ فرموده است، یعنی اطاعت الله را مجزای از رسول و اولی الامر آورده است اما در دومین أَطِيعُواْ، اولو الامر را عطف به رسول کرده است و می فرماید:

« أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُ»

طبق این استدلال قرآنی، عطف اولی الامر به رسول در مقام اطاعت در جایی که خداوند اطاعت خودش را از اطاعت رسول جدا کرده است، نشانگر این مساله است که اولی الامر مورد گفت و گوی این آیه مانند رسول حجت خدا است و مانند رسول عصمت مطلق دارد.

2) قرآن کریم جایی که می خواهد در اطاعت افرادی که ممکن است دستوراتشان صحیح و مطابق دستور خدا نباشد، به ما دستور بدهد، آن را مقید و مشروط می کند. اما اطاعت از رسول و اولی الامر قید و شرطی ندارد. چرا؟ به جهت این که هرگز چنین اتفاقی نمی افتد که رسول و این اولو الامر امر خطا و معصیت کنند. لذا امر به اطاعت بدون شرط به معنای اعلان عصمت رسول و اولی الامر است. 

جناب فخر الدین رازی، مفسر و متکلم شهیر اهل سنت، در تفسیر کبیر ذیل آیه شریفه اولی الامر به این دو استدلالی که در عصمت اولی الامر هست، استناد می کند و اقرار می‌کند که اولی الامر در این آیه باید معصوم باشد. او می گوید که خداوند در این آیه دستور داده است که از اولی الامر باید مطلقاً اطاعت شود و کسی که مطاع مطلق به امر خدا باشد، باید معصوم باشد. سپس شواهد دیگری را بیان می کند که اولی الامر در این آیه باید معصوم باشد.1


پاسخ تفصیلی

ذیل این آیه شریفه برخی از مفسرین اهل سنت شبهه ای را وارد می کنند که اگر اولی الامر در این آیه معصوم بود، در ادامه ی آیه، آن جا که خداوند افراد را در اختلافات به حکم خدا و رسول ارجاع می دهد، به حکم اولو الامر هم باید ارجاع می داد. چرا؟ چون می فرماید:

« فَإِن تَنَازَعْتُمْ فىِ شىَ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلىَ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ »

«اگر در موضوعی شما مسلمانان با هم نزاع و اختلاف کردید، موضوع مورد اختلاف و نزاع را به خدا و رسول ارجاع دهید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید.»


می گویند: اگر اولی الامر معصوم بود باید می‌فرمود: فَرُدُّوهُ إِلىَ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ وَ إِلىَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُ در حالی که در این جا اولو الامر مرجع نزاع و اختلافات مردم قلمداد نشده است.

پاسخ:

اولاً در روایات شیعه2، این آیه را با آیه 83 سوره مبارکه نساء همراه کرده اند:

« و إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلىَ الرَّسُولِ وَ إِلىَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنهْمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنهْمْ »

« و چون خبرى [حاكى‌] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند؛ و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع دهند، قطعاً از ميان آنان كسانى‌اند كه [مى‌توانند درست و نادرست‌] آن را دريابند.»

این آیه نشان می دهد که اولی الامر هم، منبع حل نزاع های جامعه در اختلافات فکری می باشند.

شاید بتوان این گونه گفت که علت نیامدن اولو الامر در ادامه آیه 59 سوره ی نساء، اعلان این مساله است که خدا و رسول، صاحبان دین هستند و اولو الامر مروج، مبلغ و مبین دین و لذا خداوند فرموده است: در نزاع ها به صاحبان دین مراجعه کنید.


ثانیاً علت نیاوردن اولو الامر در این عبارت این است که خداوند می داند که نزاع اصلی جامعه اسلامی بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله درباره خود اولی الامر است که اولی الامر جامعه چه کسی است؟ آیا خلیفه اول است؟ یا امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام است؟ به همین جهت چون خود ولایت اولی الامر مورد سوال اکثر مردم جامعه اسلامی است، باید از خدا و رسول بپرسند نه این که جواب مساله را از خود اولی الامر سوال کنند.

ذیل این آیه ما روایات متعدد در منابع شیعی داریم که تاویل اولی الامر را دوازده امام علیهم السلام دانسته اند. تعداد کمی از این روایات را به نقل از جابر بن عبدالله انصاری اهل سنت هم نقل کرده اند که جابر زمانی که این آیه اولی الامر نازل شد، ایستاد و عرض کرد: یا رسول الله ما خدا و رسول را می شناسیم، اولی الامری که ملزم به اطاعت آن ها هستیم، چه کسانی هستند؟

پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اول آن ها علی بن ابی طالب علیه السلام است. بعد از او فرزندش حسن علیه السلام و پس از او برادرش حسین علیه السلام و بعد از او فرزندش علی بن الحسین علیه السلام، پس از او فرزندش محمد بن علی علیه السلام که در تورات لقب او باقر یعنی شکافنده علم است و ای جابر تو او را ملاقات خواهی کرد. سلام مرا به او برسان. پس از او الصادق جعفر بن محمّد علیه السلام، پس از او موسى بن جعفر علیه السلام، پس از او عليّ بن موسى علیه السلام، پس از او محمّد بن عليّ علیه السلام، پس از او عليّ بن محمّد علیه السلام، سپس الحسن بن عليّ علیه السلام و سپس مهدی علیه السلام که خداوند غیبتی طولانی به او عنایت خواهد کرد.

در این زمان جابر سوال دومش را مطرح کرد: یا رسول الله آیا مردم از مهدی علیه السلام در ایام غیبتش سود می برند؟

پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند: قسم به آن کسی که مرا به نبوّت برانگیخته است، از مهدی علیه السلام در ایام غیبتش سود می برند آن گونه که از خورشید در روز ابری مردم منتفع می شوند.3

در این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، امام غایب را به خورشید پس ابر تشبیه فرمودند که مردم از نور و حرارت و جاذبه آن خورشید استفاده می کنند، با آن که در پشت ابر است.


دعوت به مطالعه پرسش و پاسخ خداوند چه نکات مهمی را در آیه تبلیغ (آیه 67 سوره مائده) به پیامبر خود هشدار می دهد؟


منابع

1. التفسیر الکبیر، صفحات 112 و 113

2. الکافی، جلد 1، صفحه 295/ تفسير اهل بيت عليهم السلام، جلد 3، صفحه 336

3. إعلام الورى بأعلام الهدى، جلد 2، صفحات 181 و 182/ کمال الدین، جلد 1، صفحه 253/ کفایه الاثر، جلد 1، صفحات 51 و 52 و 53


نظرات


ارسال نظر :

پرسش جدید