چه کسی حضرت مهدی علیه السلام را جوان نگاه می دارد؟



پاسخ اجمالی

خدای قادری که یونس پیامبر را در سن پیری، سیمایی جوان داد، به دوازدهمین وصی آخرین پیامبرش نیز در کهن سالی، چهره و نیروی جوانی عطا خواهد فرمود. پروردگاری که غذا و نوشیدنی ارمیای نبی را 100 سال از فساد و تباهی رهانید1 و به او پس از این مدت دراز، فرمود که:

«...فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ  وَ انْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ...»2

«...پس به غذا و نوشیدنی ات بنگر که هیچ تغییری نکرده است و به الاغت نگاه کن ( که پوسیده و خاک شده است)! ما می خواهیم تو را (آیت و) نشانه ای برای مردمان قرار دهیم...»2

آری همو می تواند ولی برگزیده خویش را - بی آن که فرتوت گردد و در سیمایش تغییر حاصل شود- تا پایان زندگانی حفظ فرماید و جوانی بخشد. در روایتی امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:

«...ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنِ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ دُونَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ‌ أَنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»3

«... او نهمین نسل از فرزندان برادرم حسین علیه السلام است؛ فرزند بانوی کنیزان عالم. خداوند عمر او را در غیبتش طولانی می گرداند. سپس با قدرت خویش او را در سیمای جوانی کمتر از 40 سال ظاهر می فرماید. این از آن روست تا همه بدانند خداوند بر هر کاری تواناست.»3

پاسخ تفصیلی

چه جای شگفت در قدرت خداست؟ به گواهی تاریخ، پیامبر اکرم و امامان شیعه صلوات الله علیهم اجمعین بارها به اذن پروردگار، سلامت و طراوت و شادابی را به برخی از مردم عادی بازگردانده اند و با این کار، الهی بودن خود را ثابت نموده اند. زخم های لاعلاج را شفا بخشیده اند؛ چنان که هیچ اثری از آثار زخم باقی نمانده است. شکستگی های شدید را ترمیم فرموده و حتی پیری و ضعف برخی از دوستان خویش را به جوانی و قوت تبدیل کرده اند.

از این نوع بینات الهی در عصر امامت حضرت حجه بن الحسن علیه السلام نیز دیده شده است:

1. ماجرای مرحوم اسماعیل هرقلی

 اسماعیل هرقلی به برکت دست شفابخش حضرت مهدی علیه السلام، نه تنها جراحت بزرگی که در پای او بود برطرف گردید؛ بلکه در محل آن به سرعت مو رویید! این مایه شگفتی پزشکان بغداد شد؛ تا آن جا که پزشکی مسیحی فریاد برآورد که:

« والله هذا من عمل المسيح »4                                              « به خدا قسم، این کار، کار مسیح علیه السلام است! »4

2. ماجرای ابوراجح حمامی

حضرت مهدی علیه السلام نه تنها جراحت های ابوراجح حمامی را شفا بخشیدند و استخوان ها و دندان های شکسته اش را ترمیم فرمودند و از مرگ حتمی اش رهانیدند؛ بلکه به اذن پروردگار، صفا و سیمای جوانی را نیز به او بازگرداندند.5

البته چنین نمونه هایی در تاریخ حجت های الهی کم نبوده است و فراوانی آن ها بر محققان بصیر پوشیده نیست.

همچنین باید دانست که امکان افزایش طول عمر بشر از نظر علم تجربی نیز نه تنها استبعادی ندارد (شدنی است) که کاملا مورد قبول دانشمندان است. علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانند به کتاب "زنده روزگاران" نوشته دکتر حسین فریدونی و کتاب "پژوهشی علمی پیرامون طول عمر، کهولت و پیشگیری از پیری" نوشته محمدجواد میردامادی و دکتر ملک زاده مراجعه کنند.

خلاصه آن که دانستیم: جوان زیستی در عین دیرزیستی از ویژگی های موعود منتظر است. از این رهگذر، در یک نگاه، دروغ گویی بسیاری از مدعیان مهدویت روشن می شود. ضمنا گفتیم که بازگشت به جوانی و تحقق آن در پیری و اساسا جوان زیستی، از قدرت لایزال الهی بیرون نیست؛ لذا کسانی که درک این مطلب برایشان سنگین است، در حقیقت باید در شناخت خود نسبت به قدرت خدا نظر کنند. به علاوه، نمونه های تاریخی را -که گواه این مسئله است- آوردیم.

در پایان، به نکته ای لطیف و شورآفرین اشاره می کنیم:

از مردمانی که مولای آن ها در عین کهن سالی، جوان و قوی و بانشاط است، دور باد که پیر و جوانشان، دل مرده و افسرده و ناامید باشند. پس ای شیعیان! هر گاه که خود را خسته و دل شکسته یافتید، به دیده دل، بر طراوت سیما و قوت بازوی مردانه مولای خویش نظاره ای بیفکنید و خود را نیرویی دوباره بخشید.

« فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ! »6

« پس تلاش کنید و چشم به راه باشید! گوارا باد شما را؛ ای گروهی که مورد رحمت الهی هستید! »6


منابع

1. در روایات آمده است که غذایش انجیر و نوشیدنی اش شیر بود. برخی می گویند که نام این پیغمبر، عُزَیر علیه السلام بود.

2. سوره مبارکه بقره، بخشی از آیه 259

3. منتخب الاثر، ص 206 به نقل از کتاب کمال الدین و کتاب کفایه الاثر

4. نجم ثاقب، باب 7، حکایت 5

5. السلطان المفرج عن اهل الایمان، ص 40 و به نقل از آن در نجم ثاقب، باب 7، حکایت 41

6. کتاب الغیبه، نعمانی، ص 200


نظرات


ارسال نظر :

پرسش جدید