حقیقت انتظار چیست؟
انتظار، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای آن چه انتظار داریم و ضدّ آن یاس و ناامیدی است. هر چه انتظار بیشتر باشد، آمادگی بیشتر است. اگر انسان، مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن او است، هر چه زمان رسیدن او نزدیکتر گردد آمادگی برای آمدنش فزونی مییابد. حالت انتظار، گاهی به پایهای میرسد که خواب را از چشم میگیرد، چنان که درجات انتظار از این نظر تفاوت میکند، همچنین از نظر حبّ و دوستی نسبت به آن چه را انتظار دارد تفاوت دارد. هر چه عشق به «منتظَر» افزون باشد، آمادگی برای فرا رسیدن محبوب افزون میگردد و دیر آمدن و فراق محبوب دردناک میگردد تا بدان جا که انسان منتظِر از خود بیخود میشود و دردها و سختیهای دردآور و مشکلات سخت خود را در راه محبوب حس نمیکند.
انتظار، در درجه نخست ویژه حیات و زندگی است. ماهیّت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است به گونهای که بدون انتظار، زندگی مفهومی ندارد و شور و نشاط لازم برای تداوم آن در کار نیست. حیات حاضر و کنونی ظرف پویایی، تلاش و حرکت به سوی فردا و فرداهاست و این چنین پویایی و حرکتی بدون عنصر «انتظار» ممکن نیست؛ زیرا امید به تداوم حیات است که به زندگی کنونی معنا و مفهوم میبخشد و پویایی و نیروی لازم برای ادامه آن را تامین میکند. از این رو است که ماهیّت زندگی با انتظار پیوستگی ناگسستنی دارد.
لذا در روایات اسلامی میبینیم که انتظار فرج از افضل اعمال امّت پیامبر شمرده شده است. یعنی ویژگی انتظار در عمل در راه رسیدن به حیات است. شاید یکی از علل این گونه آموزشها این بوده است که پیروان امام مهدی علیهالسلام بکوشند تا خود را به امامشان نزدیک کنند و مانند او بیاندیشند و امّت با امام در انتظار به سر برند، زیرا امام نیز در انتظار ظهور خود به سر میبرد.
در حالت انتظار، بهترین شیوه پیوند و همسویی و همدلی با امام نهفته است و غفلت از انتظار و معنای صحیح آن باعث بیخبری و بیاحساسی نسبت به سوزها و شورهای امام موعود است. شاید در دوران غیبت، انتظار راستین برای فرج، یعنی حضور امام در جامعه انسانی، نخستین راه بیعت و همپیمانی با امام موعود باشد؛ زیرا انتظار حضور در متن جریانها و حوادث پیش از ظهور است و مایه یادآوری هدفها و آرمانهای امام موعود و زمینه آگاهی و هوشیاری همیشگی است. در حال انتظار نبودن به معنای غفلت و بیخبری و بیاحساسی و بیتفاوتی نسبت به حوادث پیش از ظهور و اصل ظهور است.
جامعه منتظِر، هر حادثهای هر چند عظیم و ویرانگر، و هر عاملی هر چند بازدارنده و یاسآفرین، او را از تحقق هدفهای مورد انتظار مایوس نمیکند و در راه آن هدفها از پویایی و تلاش باز نمیایستد و همواره به امام خود اقتدا میکند. امامی که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرنها و عصرها استوار و نستوه ایستاده است و ذرّهای در اصالت راه و کار خود تردید نکرده است.
حضرت مهدی علیهالسلام میفرمایند: «... چون خدا با ما است، نیازی به دیگری نیست، حقّانیت با ما میباشد و کنارهگیری عدّهای از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد.»1
آری! امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در چنین انتظاری به سر میبرد و با چنین ایمانی در این شب یلدای زندگی، استوار و تزلزلناپذیر ایستاده است و جامعه «منتظِر» و امّت چشم به راه نیز باید این ویژگیها را در امام موعود و «منتظَر» خویش، نیک بشناسد و تا حدّ امکان مانند خود او در انتظار باشد.
پاورقی
1. الغیبة، طوسی، صفحه 285، حدیث 245؛ احتجاج، جلد 2، صفحه 278؛ بحارالانوار، جلد 53، صفحه 178، حدیث 9.
منبع
رضوانی، علیاصغر، مردم میپرسند! پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)، عطر عترت، 1389.