آیا پیامبر اسلام قبل از بعثت نیز موحد بودند؟!



پاسخ اجمالی

مسلمانان بر این باورند که حضرت محمد صلی الله علیه و آله قبل از بعثت نیز موحد و خداپرست بوده اند، چرا که هرگز برای هیچ بتی سجده نکردند، به هیچ بتی سوگند یاد ننموده، نام هیچ بتی را به جای نام خدا بر زبان نیاوردند، سر سفره ای که با نام بت آغاز شده باشد و گوشت آن با نام خدایانی غیر از خداوند یکتا ذبح شده بود، ننشستند.1 


پاسخ تفصیلی

به استناد ظاهر بعضی از آیات شریفه قرآن، دیدگاهی وجود دارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله تا پیش از بعثت موحد نبوده اند که در ادامه با دلایل متقن به قائلین به این دیدگاه پاسخ خواهیم داد:

1. ای پیامبر، تو نه می دانستی کتاب چیست و نه ایمان کدام است!


سوره مبارکه شوری، آیه 52:

« وَ كذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ » 

«و همين گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم تو نمى‏ دانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است] ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى ‏نماييم و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى ‏كنى»

به استناد ظاهر قسمتی از این آیه شریفه و عبارت مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ دیدگاهی مطرح است که قائل به کافر بودن و ایمان نداشتن پیامبر قبل از بعثت است! در مقابل این دیدگاه، تمام مفسران شیعه و اهل سنت در تفسیر این آیه چنین گفته اند:

« منظور از کتاب در این آیه شریفه همان قرآن کریم است که یقینا بعد از نزول وحی توسط جبرئیل، پیامبر به قرآن و تفاصیل و مطالب آن آگاه گردید. و منظور از ایمان همان ایمان و اعتقاد به خدا نیست، چرا که ایمان معانی متعددی دارد و آنچه در آیه شریفه مقصود است همان شریعت و معالم دین بوده که فهم و اعتقاد و التزام به آنان در گرو وحی الهی بوده است »2


2. وقتی خدا تو را سرگشته يافت، آن گاه هدايتت كرد!


سوره مبارکه ضحی، آیه 7:

« وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى »       

« و [خدا] تو را سرگشته يافت پس هدايت كرد. »

به استناد این آیه شریفه گفته اند ایشان قبل از بعثت در ضلالت و گمراهی و کفر به سر می برده است!

کلام مفسران در این آیه شریفه این چنین است:« منظور آیه، ضلالت در علم و آگاهی به احکام و شریعت اسلام است که بعد از بعثت از طریق وحی به آن هدایت شده و آگاهی یافته اند. هر چند نوع مفسران بعد از این بیان گفته اند ممکن است منظور از ضلالت گم شدن متعارف است چنان که گویند: پیامبر اکرم در بعض کوچه های مکه گم شده بودند، ابوجهل ایشان را پیدا کرد و به نزد عبدالمطلب برگرداند. و یا این که وقتی حضرت با عموی بزرگوارش ابوطالب به شام رفته بودند، گم شدند و سپس پیدا شدند. یا وقتی 

که از قبیله بنی اسد به مکه برگشتند داخل شهر گم شدند... و این که خداوند فرموده است «فهدی؛ پس تو را هدایت کرد» بنابر معنای اول، یعنی قرآن و شریعت اسلام و احکام آن را به تو شناسانید و بنابر معنای دوم، این که بعد از گم شدن تو را به منزل برگرداند.»3

عالم بزرگوار شیعه، مرحوم طبرسی در مجمع البیان وجه دیگری فرموده اند، با این بیان که:

« خداوند تو را در میان قومى یافت که حق تو را نمی شناختند و تو در بین آنان حیران و سرگردان بودی. سپس آن ها را به شناخت تو هدایت کرد و به فضل و صداقت تو اعتراف کرده و دور تو جمع شدند. »4

عالم اهل سنت، زمخشری در تفسیر آیه شریفه چنین می گوید:

« اگر نعوذ بالله پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قبل از بعثت کافر بودند، هر آینه این امر به عنوان نقیصه ای برای ایشان مطرح مى شد. »5


نگاهی به سیره عملی پیامبر اسلام

با مراجعه به سیره عملی حضرت دیدگاه کفر رسول خدا قبل از بعثت از اصل مردود است چرا که در موارد متعدد و کتاب های مختلف مشاهده می کنیم و می خوانیم که حضرت شدیدا از بت ها متنفر بوده و اصلا به آن ها توجهی نداشته اند. 

به طور مثال وقتی که بحیرای راهب خواست حضرت را به لات و عزی (دو بت بزرگ مکه) سوگند دهد، حضرت فرمود:

« لا تسالنی باللات و العزی فوالله ما ابغضت شیئا بغضهما »6

« مرا به لات و عزی سوگند مده، به خدا قسم چیزی نزد من مانند آن دو مبغوض نیست. »

یا  هر وقت کسانی از اهل قبیله پیامبر صلی الله علیه و آله از آن حضرت می خواستند که با آنها به بتکده برود، امتناع ورزیده و قبول نمی کردند و به آن جا نمی رفتند.7


منابع

1. الوفاء باحوال المصطفی، ج 1، ص 139

2. المیزان، ج 18، ص 77؛ مجمع البیان، ج 9، ص 58؛ تفسیر ملاصدرا، ج 3، ص 123؛ الکشاف، ج 4، ص 235

3. تفسیر ملاصدرا، ج 3، ص 123؛ الکشاف، ج 4، ص 768؛ الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 2، صفحات 724 تا 726

4. مجمع البیان، ج 10، ص 766

5. الکشاف، ج 4، ص 768

6. بحارالانوار، ج 15، ص 169؛ الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 2، صفحات 729

7. بحارالانوار، ج 15، ص 169؛ الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج 2، صفحات 729

نظرات


ارسال نظر :

پرسش جدید