آیا حضرت علی علیه السلام در زمان حکومتشان با ایرانیان عادلانه و مهربانانه رفتار می کردند؟



پاسخ اجمالی

ایرانیان همواره حضرت علی علیه السلام را در زمان ها و مواضع مختلفی مورد تکریم خود قرار می دادند و به ایشان و همراهانشان محبت فراوان می کردند.در مقابل حضرت علی علیه السلام نیز همواره دوستدار ایرانیان بودند،بین آن ها و اعراب فرقی نمی گذاشتند،بیت المال را میان عرب و عجم(غیرعرب) یکسان تقسیم می کردند و هدایای ایرانیان را می پذیرفتند. ایشان همچنین در حفظ کرامت ایرانیان تلاش و به شکایات آن ها رسیدگی می کردند.


پاسخ تفصیلی

اکنون به چند مورد از نحوه برخورد حضرت علی علیه السلام با ایرانیان می پردازیم:


1) دیدار با ایرانیان اطراف کوفه و بررسی احوال آنان

بعد از به حکومت رسیدن امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام هنگامی که ایشان وارد شهر کوفه شد، مردم، سران قبایل و شخصیت ها به دیدار حضرت شتافته و تهنیت می گفتند. مردم سواد عراق (روستاهای اطراف کوفه) که غیر مسلمان بودند نیز به دیدار حضرت شتافتند.امام علی علیه السلام به آنان اجازه ملاقات داد و به خاطر فراوانی جمعیت و همهمه موجود خطاب به آنان فرمود:

«إِنِّی لَا أُطِیقُ کَلَامَکُمْ وَ لَا أَفْقَهُ عَنْکُمْ فَأَسْنِدُوا أَمْرَکُمْ إِلَی أَرْضَاکُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ وَ أَعَمِّهِ نَصِیحَةً لَکُمْ»

«من توان شنیدن کلام شما را ندارم و نمی توانم از حال شما آگاه شوم، پس کار خود را به کسی بسپاریدکه نزد شما از همه بیشتر مورد پذیرش باشد و از همه، برای شما خیرخواه تر باشد.»

آنان فردی به نام نرسا را معرفی کردند و گفتند:«آنچه او به آن راضی شود ما رضایت مى دهیم و آنچه از آن ناراحت گردد ما نیز آن را نمی پسندیم.» نرسا نزد حضرت نشست و با ایشان مفصل درباره مسائل ایرانیان اطراف و ساکن کوفه گفت وگو کرد.1


2) استقبال از هدایای ایرانیان

 دهقانی ایرانی، جامه ای زربافت به امام علی علیه السلام هدیه داد. امام آن جامه را به عمرو بن حریث به چهار هزار درهم تا زمان عطا (تقسیم بیت المال) فروخت؛2زیرا نمی توانست آن را تقسیم کند و پوشیدن لباس زربافت برای مردان در اسلام حرام است. حضرت تمام هدایای نفیس را که به وی می دادند، جزء بیت المال قرار می داد و تقسیم می کرد. تقدیم هدایای نفیس از جانب ایرانیان غیر مسلمان به علی علیه السلام نشان دهندة خشنودی آنها از سیره آن حضرت است.

 هنگامی که حضرت وارد شهر انبار شد و چارپایانی را به عنوان هدیه نزد حضرت آوردند و غذایی را برای سپاهیان حضرت آماده کردند، شرط پذیرش آنها را این دانست که جزو خراج محاسبه شوند و فرمود:


«إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ نَأْخُذَهَا مِنْکُمْ فَنَحْسَبَهَا مِنْ خَرَاجِکُم»

«اگر شما را اجابت کنم و آنها (هدایا) را از شما بپذیرم، آن را به حساب خراجتان می پذیرم.»

پس دستور داد پیش از استفاده از غذا،قیمت آنها را مشخص کنند؛ اما به دلیل اصرار ایرانیان به هدیه بودنِ تقدیمی های خود، امام بدون دریافت هدیه ها شهر انباررا ترک کرد.3

 حضرت علی علیه السلام بارها می فرمود: «این شیشه عطری که دارم هدیه یکی از دهقانان است»4 

 گزارش هایی از لباس هدیه دادن دهقانان ایرانی به امام حسن و امام حسین علیهما السلام رسیده است.5


3) تقسیمِ برابرِ بیت المال بین اعراب و ایرانیان

موضوع تقسیم برابر بیت المال در بین مسلمانان در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وجود داشت،در زمان خلیفه دوم این رویه تغییر یافت تا زمان حضرت علی علیه السلام که رویه زمان پیامبر احیا شد و نه تنها تقسیم برابر بیت المال بین اعراب بلکه تساوی بیت المال بین اعراب و ایرانیان اجرایی شد.بعد از اعلام موضوع تساوی بیت المال توسط حضرت علی علیه السلام میان مردم در مدینه و نیز در کوفه واکنش هایی به دنبال داشت. در شهر مدینه، علاوه بر اصحاب جمل(طلحه، زبیر و دیگر همراهان آنها) افراد دیگری همانند: عقیل6  (برادر حضرت علی علیه السلام)7 و سهل بن حنیف آن حضرت را شگفت زده و به اعتراض وادار کردند.


در کوفه که ایرانیانِ مسلمان حضور داشتند، موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکرد. دو زن، یکی عرب و دیگری از موالی که برای دریافت سهمیه بیت المال نزد حضرت علی علیه السلام آمدند، حضرت درهم و طعام آن دو را مساوی پرداخت. زنی که عرب بود لب به اعتراض گشود که من زنی از عرب هستم و این از عجم، چگونه سهم یکسان به ما می دهی؟ امیرمؤمنان در پاسخ فرمودند:

«إنّي و اللّه ِ لا أجِدُ لِبَني إسماعيلَ في هذا الفَيءِ فَضلاً على بَني إسحاقَ»

«به خدا سوگند! من برای فرزندان اسماعیل(عرب) در این مال برتری ای بر فرزندان اسحاق(غیر عرب) نمی بینم.»8


4) توجه به نوروز ایرانیان

حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه جهان اسلام،کارگزاران خود را از رفتن به مهمانی های اشراف نهی می کرد و در این زمینه نامه مفصلی به عثمان بن حنیف نوشت و او را به خاطر شرکت در مجلس اشراف بصره سرزنش کرد.9حضرت علی علیه السلام خود نیز در چنین مجالسی شرکت نمی کرد.غذای او ساده بود و در مهمانی های بی تکلف حضور می یافت.

مسلمانی ایرانی به مناسبت سال جدید و عید نوروز از حضرت علی علیه السلام دعوت کرد.امام هم دعوت او را پذیرفت و از حلوای سر سفره خورد و از او پرسید:«این دعوت به چه مناسبتی است؟» مرد ایرانی پاسخ داد:«به مناسبت عید نوروز است.»

امام علیه السلام برای نشان دادن رضایت خود از مهمان نوازی او فرمود:

« نُوُروزَاً لَنَا فِی کُلِّ یَوْمٍ إِنْ استَطَعْتُمْ؛ اگر می توانید هر روز را برای ما نوروز قرار دهید.»10


5) تلاش برای حفظ کرامت ایرانیان

برخورد تحقیرآمیز اعراب،تازه مسلمان های ایرانی را رنج می داد و افسردگی و ناراحتی آن ها را فراهم می کرد.مسلمانان عرب از ایرانیان زن می گرفتند و به آنان زن نمی دادند.امام صادق علیه السلام می فرمایند:

موالی(ایرانیان) نزد امیرالمومنین علیه السلام آمدند و گفتند:«از این عرب ها به تو شکایت می کنیم.رسول خدا صلی الله علیه و آله ما را با آن ها سهم مساوی از بیت المال می داد،برای سلمان،بلال و صهیب زن گرفت؛ اما این ها این گونه عمل نمی کنند و به ما زن نمی دهند و می گویند چنین نخواهیم کرد.» علی علیه السلام نزد آن ها رفت و در این باره با آن ها سخن گفت.عرب ها فریاد زدند:«ای ابوالحسن! ما این گونه عمل نخواهیم کرد.» حضرت از جمع آن ها خارج شد در حالی که خشمگین بود و عبای خود را می کشاند،فرمود:«ای موالی! اینان شما را به منزله یهود و نصارا قرار داده از شما زن می گیرند و به شما زن نمی دهند،پس به تجارت بپردازید،خداوند به شما برکت دهد.»11


6) امر به خوش رفتاری با ایرانیان

علامه مجلسی به نقل از الغارات می نویسد:

یک روز جمعه حضرت علی علیه السلام بر روی منبری آجری خطبه می خواند. اشعث بن قیس کندی که از سرداران معروف عرب بود،جلو آمد و به اعتراض گفت:«این سرخ رویان(ایرانیان) جلو روی تو بر ما غلبه کرده اند و مانع آن ها نمی شوی.»

حضرت علی علیه السلام در حالی که خشمگین بود،فرمود:«امروز نشان خواهم داد که عرب چه کاره است.»

آنگاه فرمود:«چه کسی مرا معذور می دارد از این شکم گنده هایی که خودشان در بستر نرم استراحت می کنند و آن ها(ایرانیان) در هوای گرم به خاطر خدا فعالیت می کنند،آنگاه از من می خواهند آنان را طرد کنم تا از ستمکاران باشم؟»

سپس این گونه ادامه داد:«قسم به آن که دانه را شکافت آدمی را آفرید! از محمد صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: به خدا سوگند هر آینه ایرانیان شما را با شمشیر خواهند زد که به اسلام بازگردید؛آن گونه که شما در آغاز آن ها را به اسلام دعوت کردید.»12


7) پاسخ به شکایت ایرانیان

رفتار نیک و پسندیده امیرالمومنین علیه السلام با ایرانیان و غیرمسلمان ها به ایشان امید می داد.بسیاری از غیرمسلمانان ایرانی با توجه به همین رحمت و مهربانی امام به عنوان خلیفه،این جرأت را پیدا کردند که نزد امیرالمومنین علیه السلام از حاکمان خود شکایت کنند.حضرت علی علیه السلام نیز بدون هیچ تبعیضی به شکایت آن ها رسیدگی و کارگزار خود را به رأفت با آنان تشویق می کرد.

o نمونه روشن آن در نامه 19 نهج البلاغه آمده است که در آن شاکیان،دهقانان ایرانی هستند که از سخت گیری حاکم خود،عمرو بن سلمه ارحبی به حضرت شکایت می کنند.امام علی علیه السلام نیز در نامه ای او را به خوش رفتاری با مردم دعوت نموده و از او می خواهند اعتقادات مردم را در مسائل سیاسی دخالت ندهد:

«اما بعد،دهقانان شهر تو شکایت دارند که با انان درشتی می کنی و سختی روا می داری.ستمشان می ورزی و خردشان می شماری.من در کارشان نگریستم دیدم چون مشرک اند،نمی توانی آن ها را به خود نزدیک کنی و چون در پناه اسلام اند،سزاوار نیست آنان را از خود برانی،پس در کار آنان درشتی و نرمی را به هم آمیز.گاه مهربان باش و گاه تیز.زمانی نزدیکشان آور و زمانی در دور.»13

o حضرت علی علیه السلام ماهویه فرمانده ایرانی که مسلمان نشده بود را مسئول خراج در منطقه مرو کرد.14


منابع

1. وقعة صفین، نصر بن مزاحم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، 1404ق، ص30

2. بحارالأنوار، ج ،41ص118

3. وقعه صفین، ص200

4. نهج السعاده، دارالقضا من، بیروت، ج1،ص 411،کلام 126

5. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، تحقیق علی شیری، دارالفکر، بیروت ج 42،ص 478

6. بحارالانوار، ج 41،ص 131

7. بحارالانوار، ج32،ص 18

8. بحارالانوار، ج 41،ص 137

9. نهج البلاغه، نامه 45

10. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 11، ص 248

11. بحارالانوار، ج 42، ص 160

12. سفینه البحار، چاپ سنگی، ج2، ص 693؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 284؛ بحارالانوار، ج41، ص 118 و ج34، ص 319.

13. نهج البلاغه، نامه 19؛ سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمونین، ج 1، ص 263

14. سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمونین، ج 1، ص 266

نظرات


ارسال نظر :

پرسش جدید